استفاده از مطالب و تصاویر پایین اینینگ ۹، به شرط ذکر نام و لینک این بلاگ، آزاد میباشد.

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

۳۰ سوال از ساسان شادمان منفرد ... ۱۷ سال تجربه داوری


ساسان شادمان منفرد یکی‌ از معدود افرادیست که کچر بودن من را به چشم خود دیده است. همین یک جمله باید قدمت ساسان را در بیسبال ایران به شما نشان دهد. من و ساسان زمانی‌ در یک تیم همبازی بودیم. من به مربیگری روی آوردم و او به داوری. 
ساسان در حال حاضر یکی‌ از بهترین داوران کشور است. یکی‌ از اون ۳-۴ تا داوری که وقتی‌ تیمت بازی داره دعا میکنی‌ قرعه به اسمش بخوره. ساسان نه تنها قوانین را خوب بلده، بلکه وقتی‌ حس میکنه ممکنه تعبیرش از  قانونی صد در صد درست نباشه، به این در و اندر میزنه تا مطمئن بشه. این خصلت را من کمتر در داوران بیسبالمان دیدم. 
شایعه‌ای است که میگن اگر در در فرهنگ مرحوم دهخدا لغت  "آمپایر" را چک کنید در زیر لغت، تصویری از ساسان شادمان منفرد و عبّاس ندایی در کنار هم خواهید دید. راست یا دروغش پای شایعه پراکنها!

۳۰سؤال از ساسان شادمان منفرد 
۱-چند سال هست داوری میکنی‌ و اصلا چی‌ شد که داور شدی؟  كار داوري بيس‌بال را از سال 1373 شروع كردم. تشخيص مربي وقت تيم تهران اين بود كه در يك بازي كه از بخت بد يا خوب، مسابقه با پاكستاني‌ها بود داور باشم. از آن روز به داوري علاقه‌مند شدم و احساس كردم اگر بيس‌بال در ايران حركت رو به رشد خود را ادامه دهد، به‌طور حتم به داوري خوب نياز دارد. به‌همين دليل تصميم گرفتم كه يك داور خوب باشم! (تشخيص با بازيكنان و مربيان)
۲-در کدام کلاس داوری شرکت کردی و بالاترین مدرک داوریت چیست؟بهترين كلاس داوري براي من كلاس خصوصي بود كه مهرداد حاجيان برايم گذاشت. روزي 10 بار به او تلفن مي‌كردم و او هم با صبر و حوصله پاسخ سوال‌هايم را مي‌داد و هيچ‌وقت هم در امور داوري‌ام دخالت نمي‌كرد. اما كلاس روبرتو ماركي كه در ايران و در سال 1377 برگزار شد، فرصت خوبي بود تا اطلاعاتم را كامل‌تر كنم.
۳-آیا سابقه داوری در خارج از ایران را هم داری؟خير. راستش تنها فرصتي كه به من براي داوري در خارج از كشور داده شده، مسابقات كاپ آسيا در پاكستان و در سال 1385 بود كه آن‌هم درست پيش از رفتنم به آلمان براي پوشش خبري جام جهاني 2006 بود. مجبور بودم يكي را انتخاب كنم و خب به جام جهاني رفتم!
۴-بهترین بازی که داوری کردی کدام بازی بود؟به‌عنوان سرداور بازي تهران و كرمان در تهران كه اگر اشتباه نكنم سال 84 بود. به‌عنوان داور بيس، بازي فينال تهران و اصفهان در زمين شماره 4 آزادي كه مسابقه‌اي نفسگير و پاياپاي بود و من داور بيس 2 بودم.
۵-بدترین بازی که داوری کردی کدام بازی بود؟تا دل‌تان بخواهد از اين بازي‌ها بوده!
۶-ضعیفترین و قویترین قسمت داوریت چیه؟ (مثلا بال و استرایک را خوب میگم ولی‌ روی قانونها مشکل دارم ...)ترجيح مي‌دهم چيزي در اين خصوص نگويم.
۷-دلخوریت از مربیها و بازیکنها تو بازی چیه؟از هيچ مربي دلخوري ندارم. احساس مي‌كنم تمامي مربيان در هنگام داوري از من حمايت كرده‌اند. بازيكنان‌ها اما خيلي غرغر مي‌كنند! چه حق با آن‌ها باشد و چه نباشد!
۸-کدام یک از دلخوریهای مربیها و بازیکنان از داورها به نظرت منطقی‌ میاد؟برخي داورها قوانين را به‌درستي اجرا نمي‌كنند و اين بيشتر از هر چيز باعث خرد شدن اعصاب بازيكنان و مربيان مي‌شود. متاسفانه بسياري از داورها به‌هنگام داوري در موقعيت خوبي نيستند و به‌همين دليل قضاوت‌هايشان با اشتباهات متعددي توام است.
۹-چرا داورهای ما مثل بازیکنان ما تمرین نمیکنند؟داوري نه درآمد دارد و نه هيجان و لذت بازي كردن. به‌همين دليل داورها تمايلي براي تمرين كردن ندارند. هر چند كه اين كار اشتباه است و آن‌ها هم مثل بازيكنان نيازمند تمرين هستند.
۱۰-اگر شما را مسول انتخاب یک تیم برای جام اخلاق میکردند، این جام را به کدام تیم میدادی؟سوال سختي است. تيم‌هاي زيادي مي‌توانند مستحق اين جايزه باشند.
۱۱-با کدام مربی‌ کمترین و با کدام مربی‌ بیشترین مشکل را در طول سالها داشتی؟مهرداد حاجيان و مهدي بهرامپور در ذهنم هست كه كمترين مشكل را داشته‌ام. البته در ذهنم نمي‌آيد كه با مربي يا مربياني مشكل پيدا كرده باشم. شايد بزرگ‌ترين اختلاف نظر را با بهرامپور در سال 1375 در سرچشمه كرمان داشتم كه آن هم ختم به خير شد! تا سال‌ها بعد هر وقت او را مي‌ديدم كلي باهم صحبت مي‌كرديم كه بخشي از آن مربوط به عذرخواهي از يكديگر به‌خاطر آن ماجرا مي‌شد!
۱۲-چه کار باید کرد که مشکل داوری حل بشه؟هيچ راه حلي وجود ندارد! تعداد مسابقات بيس‌بال در سال كم است و كسي هم نمي‌آيد داور شود. فاصله بازي كردن در يك تيم با داوري كردن زياد نيست. بسياري ترجيح مي‌دهند تمرين كنند و در تيم شهرشان جا بگيرند. امكانات بيس‌بال كلا پايين است و نمي‌شود با چنين وضعيتي امكانات را بالا برد.
۱۳-خانمها بیشتر اعتراض میکنند یا آقایون؟ (توضیح بده)آن موقع كه ما مي‌توانستيم براي خانم‌ها هم داوري كنيم، اعتراض چنداني نشد. فكر كنم، آقايان.
۱۴-بهترین داور ایران به نظرت کیه؟خودم! (با كمال پررويي). سال 1374 و درحالي كه مي‌توانستم در تيم تهران به مربيگري مهرداد حاجيان بازي كنم، ترجيح دادم داور باشم تا نقش پررنگ‌تري در بيس‌بال ايران ارائه كنم. (كه اي كاش چنين نمي‌كردم). همان سال 1374 براي برگزاري 2 بازي دوستانه بين كرمان و تهران از ساعت 9 صبح رفتم سر زمين شماره 5 و مرحوم الهي هم با وانت برايم يك كيسه گچ آورد. در سرماي زمستان بدون كمك و داشتن وسيله مجبور شدم زمين را خط‌كشي كنم. كار خط‌كشي ساعت 1 تمام شد و تيم‌ها هم ساعت 2 آمدند و بعد هم بازي! بدون آنكه يك لقمه ناهار بخورم. تا سال 1377 كه مسئوليت كميته داوران را داشتم، كارهاي مختلفي در زمينه داوري كردم. اينكه فدراسيون را مجبور كردم براي داوران لباس بخرد و حق داوري بدهد. در كلاس روبرتو ماركي به‌عنوان مترجم همزمان و درحالي كه به‌شدت مريض بودم حاضر شدم. اگرچه پيش از من عليداد فرتاش در ايران داوري كرده بود، اما ساختاري كه از كميته داوران تشكيل شد و بعدها هم ادامه پيدا كرد را من با كمك مهرداد حاجيان و تلاش‌هاي آقايان ذوالفقاريان و كاشاني ايجاد كردم. مهم نيست كه بسياري از بيس‌بالي‌هاي امروز مرا نشناسند، اما مهم اين است كه از سال 1374 تا 1377 داور بدون رقيب بيس‌بال ايران بودم!!
۱۵-چه چیزی بهترین داورش کرده؟چون سال 76 در يك بازي‌ها وقتي توپ پيچ شده محكم به دست راستم برخورد كرد و درحالي كه از درد به خودم مي‌پيچيدم، عده‌اي از بازيكنان يك تيم به من مي‌خنديدند و مرا مسخره مي‌كردند. حتي شنديم كه يكي‌شان گفت: خوب شد! حق‌ات است. با اين حال هيچكس نبود از حق ما دفاع كند. اما امروزه كسي چنين كاري انجام نمي‌دهد و چنين حرفي نمي‌زند. آن زمان‌ها با اينكه داوري را خودم انتخاب كرده بودم، بايد اين چيزها را هم تحمل مي‌كردم. فكر مي‌كنم چيزي كه باعث مي‌شود، من بهترين شوم، قدم گذاشتن به وادي بود كه هيچكس سراغش نمي‌آمد. يعني هيچكس دوست نداشت داور شود. البته الان هم همين‌طور است؛ ولي حالا چند تا داور خوب پيدا مي‌شوند كه مسابقات را داوري كنند، اما آن‌موقع واقعا نياز بود يك نفر قدم پيش بگذارد و اين مسئوليت را به‌عهده بگيرد تا بيس‌بال دچار مشكل نشود. سال‌هاي 74، 75 و 76 كلاس خصوصي مي‌گذاشتم براي داورها. سال 1376 در مسابقات رشت، با چند ساعت به چند نفر آموزش دادم و آن‌ها را كه اطلاعاتي درباره داوري نداشتند به مسابقات رساندم. يكي از همان‌ها سرمربي يكي از تيم‌هاي بزرگ كشور شد و موفقيت‌هاي زيادي هم به‌دست آورد.
۱۶-از فدرسیون/ انجمن راضی‌ هستی‌؟ چرا؟آن‌ها در حد وسع‌شان كار مي‌كنند. نمي‌توان انتظار بيشتري از آن‌ها داشت.
۱۷-بهترین رئیس فدراسیون/ انجمن که تا حالا داشتیم کی‌ بود؟ چرا؟بدون شك آقاي ذوالفقاريان را دوست داشته و دارم. ايشان زحمات بسياري براي اين ورزش كشيدند و جاي‌شان واقعا خاليست.
۱۸-اگر سر داور باشی‌ و ببینی‌ که یکی‌ از داوران کم تجربه اشتباه فاحشی کرده، اُور روول میکنی‌ یا پشتیبانی داوررو میکنی‌ تا ضایع نشه؟سال 1375 مي‌خواستم جاي داور بيس يك و 3 را وسط بازي عوض كنم كه مسئولان فدراسيون نگذاشتند! بدون شك قانون و احقاق حق واجب‌ترين وظيفه‌اي است كه يك داور برعهده دارد. اصلا داور براي اين است كه حق كسي ضايع نشود. بنابراين اگر بشود اوور رول كرد اين كار را انجام مي‌دهم.
۱۹-بهترین دوست بیسبالیت کیه؟عباس ندايي و محمود ولي‌زاد
۲۰-بهترین خاطره بیسبال/سافتبالیت چیه؟خاطرات خوب خيلي زياد هستند. اما براي آنكه از اين فرصت خوب كه به من داده شده استفاده كنم يك خاطره نقل مي‌كنم: «سال 1377 مسابقات قهرماني بيس‌بال كشور در تهران برگزار مي‌شد. به پيشنهاد من و با برنامه‌ريزي دوستان قرار شد براي كليه شركت‌كنندگان آي كارت صادر شود و براي آنكه استفاده از آن بين بازيكنان رايج شود، آيين‌نامه‌اي وضع شد كه طبق آن كليه نيمكت‌نشينان موظف بودند، آي دي كارت‌شان را به گردن بيندازند. وسط  يكي از مسابقات كه من سرداور بودم، پيچر پس از ست كردن اقدام به پمپ زدن كرد و درحالي كه پاي چپش را كاملا از زمين كنده بود، ناگهان يك صداي رسا كل زمين را تحت تاثير قرار داد: TIME! همه هاچ و واچ مانده بودند كه چه خبر است. بي‌اختيار بازيكنان، داوران و حتي پيچري كه داشت لي‌لي‌كنان روي ماند تعادلش را حفظ مي‌كرد! به سمت صاحب صدا برگشتند. يكي از مسئولان كه براي خودش تايم گرفته بود و بازي را مختل كرده بود با همان صداي رسا و با اشاره انگشتش گفت: آن بازيكن نيمكت‌نشين آي‌كارتش را به گردن نينداخته! زودباش اين كار را بكن!!»
۲۱-بدترین خاطره بیسبال/ سافتبالیت چیه؟در بندرعباس يكي از بازيكنان مرا تهديد كرد كه نمي‌گذارد از بندر سالم خارج شوم! فكر نمي‌كردم بيس‌بال اين‌قدر اهميت داشته باشد كه كسي بخواهد جان ديگري را تهديد كند! در مسابقات 1386 مشهد هم با عباس ندايي حرفم شد. البته خيلي سطحي. در 14 سالي كه با او دوست هستم، اين تنها دفعه‌اي بوده كه با عباس جر و بحث كرده‌ام. تقريبا 2 ساعت باهم قهر كرديم و بعدش هم همه چيز تمام شد!
۲۲-تو بازی مدیریت مهمتره یا عدالت؟ چرا؟اگر بشود مديريت عادلانه داشت كه خيلي عالي مي‌شود. اما همه چيز به شرايط بستگي دارد. گاهي اوقات براي آنكه نبض بازي از دست داور خارج نشود و بازي بتواند روند خودش را حفظ كند شايد ناچار شويم مديريت را به عدالت ترجيح دهيم.
۲۳-گروه ۴ نفره رویاییت برای داوری در ایران چه کسانی هستند؟ بیس به بیس بگو.داور خانه: عباس ندايي – داور بيس يك: حميد مايلي - داور بيس 2: خودم - داور بيس 3: محمود ولي‌زاد

 ۲۴-از بازی کدام بازیکن بیسبال و کدام بازیکن سافتبال در ایران لذت می‌بری؟از بازي‌ها اميرهمايون حيدري‌جم لذت مي‌بردم. اين روزها هم عاشق پيچ كردن‌هاي مجيد ستاري هستم.
۲۵-چه کسی‌ حرکات نمایشی داورها در بال و استرایک گفتن یا اوت و سیف گفتن را قشنگتر و یا هیجان انگیزتر انجام میده؟بدون شك عباس ندايي توانست اين چيزها را با الگو گرفتن از داورهاي خارجي بهتر پياده كند. خودم هم به علامت‌هاي استرايك‌ام اعتقاد دارم و آن را خيلي دوست داشتم.
۲۶-کار کردن پشت کدام کچر راحت تر و کدام کچر سخت تر است؟ چرا؟هر چه كچر درشت‌هيكل‌تر باشد بهتر!
۲۷-احتمالاً هیچ کس به اندازه داورهای هوم پلیت در ایران پیچ‌های پیچرها را نمی‌بینه ... بهترین پیچر ایران کیه؟هادي قيصري پيچ‌هاي فوق‌العاده‌اي داشت. مجيد ستاري كم‌نظير پيچ مي‌كرد، اما پيچ‌هاي حسن شاطركريم حلاوت خاصي داشت. اصلا روبروي او ايستادن برايم خاطره‌انگيز و جالب بود

۲۸-آرزوی بیسبالی/سافتبالیت چیه؟ دلم مي‌خواست در يك تورنومنت خارجي داوري كنم
۲۹-اگر زمانی‌ فرزندت (یا اگر نداری هر وقت داشتی) تصمیم گرفت بیاد تو این رشته دوست داری داور بشه یا بازیکن؟اصلا اجازه نمي‌دهم كيانِ بابا بياد بيس‌بال!
۳۰- صحبت آخر؟پشتكار و علاقه شما به كار خبري ستودني و قابل تقدير است. با اينكه خودم يك سايت جمع و جور بيس‌بالي راه انداخته‌ام اما كمتر حوصله مي‌كنم كه آن را به‌روز كنم، اما شما با اين وبلاگ، انقلابي در عرصه خبر بيس‌بال و سافت‌بال راه انداخته‌ايد و من از شما به اين خاطر تشكر مي‌كنم.