من موندم این دوستانی که شعارشون جنگ، جنگ تا پیروزی هست در این ۱۷ سال هم همین شعار را داشتند؟ اگر داشتند چه نتیجه ای گرفتند؟ وقتی آقای ذوالفقاریان مرا بخاطر به بازی نگرفتن پسرش در تیم اخراج کرد این دوستان کجا بودند؟ پشت در آقای ذوالفقاریان...یا ..فیلیپین؟ وقتی آقای کاشانی منو محروم کرد کجا بودند؟ ... وقتی آقای صادق عابدین منو محروم کرد چی؟ ... حقیقتش اینه که در طول این سالها ما خودمون و خودمون بودیم ... هیچ نتیجه ای هم نگرفتیم... یکی رفت، یکی بدتر اومد ... هر کی اومد گفتیم خدا پدر قبلی را بیامرزه...هیچ چیزی هم حل نشد ... می‌گویند وقتی میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصر الدین شاه را گرفتند مستنطق از وی پرسید تو مشکلت با کامران میرزا بود چرا ناصر الدین شاه را کشتی؟ میرزا رضا گفت میخواستم با کشتن او ریشه ظلم را بخشکانم ... مستنطق جواب داد ... آخه فلان فلان شده پسر امام جعفر صادق را آماده کرده بودی که جانشینش کنی؟ ... حالا نقل ماست ... عاصمی بره ...علیپور بره ... بیل گیتس الان پشت در منتظر نشسته بیاد اینجا مدیریت کنه؟ ... رئیس انجمن با دبیرش مشکل پیدا کرده، من بیام این آتش را دامن بزنم دوستان خوش حال میشن؟ انتقاد به جای خودش ولی اگر کسی داره سعی میکنه بازم باهاش بجنگم؟ مسابقات دور برگشت انجام نشه به چیزی که میخواستیم رسیدیم؟ اصلا چی میخواهیم؟ من میخواستم سهمیه تیمم از تیم ملی سافتبال بیشتر باشه که نشد ... تیم هم که ظاهراً نمیره ... سر چی بحث کنم؟ دومین چیزی که میخواستم برگشتن آقای صفأییان هست که هر دو طرف قبول کردن جلسه بگذارند...الان قرار است من سر چی دعوا کنم؟ داور نداریم؟ ... خوب شما به من بگو چرا نداریم ... چون من واقع نمیدونم چرا! ...ای کاش وقتی ذوالفقاریان، کاشانی و صادق عابدین مرا محروم کردند، یکی پیدا میشد برای من "کدخدامنشی" کنه!!!
خواننده عزیز، شما میتوانید در صورت تمایل، رضایت خود را از خبر یا متن فوق با کلیک کردن روی آیکون (۱+) در زیر متن نشان دهید. این کار به من کمک می‌کند تا در آینده اخبار و موضوعاتی که بیشتر مورد علاقه شما میباشند را در وبلاگ قرار دهم.
