استفاده از مطالب و تصاویر پایین اینینگ ۹، به شرط ذکر نام و لینک این بلاگ، آزاد میباشد.

۱۳۹۰ آبان ۶, جمعه

فرق وَریتِک و پَپِل بان با دایی و عبدالله گواردیولا!



ويسي قبل از باخت مقابل پرسپولیس:

 ويسي كه مثل هميشه با اعتمادبه‌نفس و چاشني غرور حرف مي‌زد، نتيجه بازي پرسپوليس را اينطور پيش‌بيني كرد: "ما اين تيم را مي‌بريم. گرچه آنها با برد در بازي امروز از بحران فاصله گرفتند، اما با شكست از ما، وضعيت‌شان دوباره بحراني خواهد شد"


دایی بعد از باخت با پرسپولیس مقابل استقلال:
دایی صحبت‌هایش را این گونه ادامه داد: "هرچه از دقایق بازی می‌گذشت خصوصاً در نیمه دوم ما تیم برتر میدان بودیم. در این نیمه بازی روی یک دروازه بود و اصلاً‌ استقلالی‌ها روی دروازه ما خطری ایجاد نکردند. اما آنها تنها روی یک موقعیت که در ثانیه‌های پایانی نصیب‌شان شد به گل برتری دست یافتند."


دایی بعد از توقف با راه آهن مقابل نفت:
"چنین صحنه‌هایی را در عمر فوتبالی‌ام ندیدم/ دست‌هایم را بالا بردم!"
سرمربی تیم فوتبال راه آهن با انتقاد از شرایط داوری دیدار تیمش با نفت تهران گفت:
" در عمر بازیگری و مربیگری‌ام چنین صحنه‌هایی را از قضاوت یک داور ندیده بودم چرا که اشتباهات داور بر روی هر دو گلی که حریف وارد دروازه ما کرد تاثیرگذار بود."


دایی بعد از باخت با سایپا مقابل پرسپولیس:
علی دایی پس از شکست تیمش در برابر پرسپولیس در هفته سی‌و یکم لیگ برتر باشگاه‌های کشور با بیان مطلب فوق اظهار داشت: "تیم سایپا در این دیدار، بازی خوبی را به نمایش گذاشت و مستحق شکست نبود و فقط به اشتباهات داوری و اشتباه بچه‌گانه دروازبان تیم باختیم." وی تصریح کرد: "داور این دیدار از دقیقه یک به نفع پرسپولیس سوت زد و من باید برای چنین داوری به "آقای ترکی" تبریک بگویم که باخت تیم من را رقم زد".
دایی ادامه داد: "داوری ضعیف در این دیدار تمام زحمت تیم سایپا را به هدر داد و مثل آب خوردن ما را بازند
ه این دیدار کردند  "

 متأسفانه بهانه آوردن و ضعفهای شخصی‌ و تیمی را گردن این و آن انداختن، توجیه کردن چیزهایی‌ که واقعا جای توجیه ندارد، به رسمیت نشناختن تواناییهای حریف، بدون پشتوانه شعار دادن اینها همه در وجود اکثر ما ایرانیها نهادینه شده است.
آرزو به دل‌ من ماند که یک دفعه بخواهم ایرادی را به بازیکنی بعد از اشتباهش گوشزد کنم و قبل از اینکه من حتا دهان خود را باز کنم، آن بازیکن شروع به بهانه آوردن و توجیه کردن اشتباهش بر نیاید ... چمنش بلنده، پام درد میکنه، توپو شورت استاپ بد انداخت، مرا تگ نکرد، داور کوره، استریک نبود به خدا، دیشب نخوابیدم، توپش سبکه ... آرزو به دلم موند یک بار ببریم و تیم مقابل
نگوید: داور به نفعتون گرفت، دست‌های پنهان میخواستند شما اول بشید، شانس آوردین، ما با اتوبوس امدیم خسته بودیم، ...آرزو به دلم موند روز قبل از بازی یکی‌ که فرداش باهاش بازی داریم برامون شاخ شونه نکشه ... حالا حتا اگر ۵۰ دفعه هم برده باشیش انگار نه انگار ...
میدونید... بچه‌ها تقصیر ندارند ... یک نگاه به صحبتهای عبدالله ویسی (عبدالله گو
اردیولا) و علی‌ دایی بکنید ... من به جرأت می‌تونم بگم که علی‌ دایی در طول مدت مربیگریش بازیای نبوده که باخته باشه ولی‌ حقش برد نبوده باشه ... یا داور باهاش لجه و یا تیم مقابل در کل بازی فقط یک حمله داشته و شانسی‌ روی اون تک حمله گًل زده ...
ما با این فرهنگ بزرگ میشیم ...همیشه همه چیز تقصیر دیگرانه ... تیم یا بازیکن تیم مقابل همیشه با شانس یا با کمک داور ما را میبره ... همیشه اگر اون یک توپ گًل میشد و یا اون یک پیچ استرایک میشد همه چیز تغییر میکرد ... این فرهنگ ماست ... حالا صحبتهای زیر را هم بخونید ببینید چرا تیمهای خارجی‌ در اون سطح هستند و ما در این سطح ...
 
جاناتان پَپِل بان، کلوزر تیم بیسبال بوستون، بعد از اینکه با ۲ اوت، ۳ هیت پشت سر هم به تیم ته جدولی‌ بالتیمور در اینینگ نهم داد و باعث شد بوستون به پلی آف نرسه:
 پپل بان که در ۳ بازی از ۴ بازی آخر پیچ کرده بود در جواب خبرنگاری که از وی پرسید "آیا خستگی‌ در پیچ کردنت تاثیر داشت؟" گفت ..."نه، این دنبال بهانه گشتنه ...لپّ مطلب اینه که من وظیفمو انجام ندادم!"
جیسون وَریتِک کچر بوستون بعد از اینکه بازیکنان تیم بوستون بازی را در اینینگ نهم در مقابل ماریانو ریورا کلوزر تیم نیویورک مساوی میکنند:
"ماریانو بهترین کلوزر بیسباله ...اینجوری  نبود که ما می‌دونستیم چه‌جوری پیچای ماریانو را بزنیم ... هیچکس نمیدونه چه‌جوری پیچ‌های ماریانو را بزنه ... شانس آوردیم توپمون افتاد یک جایی که تونستیم امتیاز بگیریم."
 
کدام صحبتها به نظر شما قشنگتر بود؟ بهانه آوردن آسان است ولی‌ احمقانه ... به دو دلیل احمقانه است ... یک، اینکه بهانه آوردن یک یا دو دفعه ممکن است اشتباه شما را توجیه کند ولی‌ بعد از ۱-۲ دفعه دیگر کسی‌ حرف شما را باور نمیکند ... دوم اینکه وقتی‌ شما بهانه میاورید به مهمترین شخص زندگیتان دروغ میگویید ... به خودتان ... اگر خودتان را متقاعد کنید که باخت شما تقصیر داور بود و نه بخاطر آماده نبودن و یا بی‌ برنامگی شما، دیگر شما نیازی برای اصلاح خود حس نمیکنید و بنابرین پیشرفتی در کار نخواهد بود ... این موضوع به خصوص برای مربیان خطرناکتر است. مربیان با بهانه کردن داور، شانس آوردن حریف، قرعه بد، و... و... و ... این فرهنگ بهانه گیری را به بازیکنان خود نیز منتقل میکنند ... در این حالت ممکن است تمام باختها توجیه شود ولی‌ هیچگاه بردی وجود نخواهد داشت.
از طرف دیگر به رسمیت نشناختن برتری حریف و یا بازی خوب وی باعث خواهد شد که یک احساس کاذب خوب بودن به شما دست بدهد ... اگر حریف بهتر از شما نیست، دیگر رقابتی‌ وجود ندارد و نیازی به پیشرفت نیست، چون همین الان هم شما بهتر از آنها هستید و دلیل باخت شما شانس و یا دست‌های پنهان است.
مشکل دیگر مشکلیست که آقای "عبدالله گواردیولا" دارد. شاید او با کری‌ها و خط و نشان کشیدنهایش میخواهد به تیم خودی روحیه بدهد ... شاید اینکار درست باشد ولی‌ من شخصاً فکر می‌کنم که اگر تیمش موفق نشود، خجالتی که باخت تیمش به همراه خواهد داشت به مراتب اثر بدتری در روحیه تیمش خواهد داشت ... آخر بازی پرسپولیس - سایپا را که پرسپولیس ۲-۰ برد به یاد دارید؟ وقتی‌ جمعیت یک صدا فریاد میزد "عبدالله باید برقصه"
در بیسبال شما هرگز نمیشنوید که تیمی قبل از بازی با تیم دیگر شانس برد را بیشتر به خودش بدهد چه برسد به اینکه قول برد بدهد و یا کری بخواند ... اکثرا شما بهانه از بازیکنان نمیشنوید و اگر کسی‌ اهل بهانه آوردن است جزو بازیکنان خوشنام محسوب نمی‌شود.
بیائید طرز فکرمان را عوض کنیم تا کم کم شاید فرهنگمان هم عوض شود ... بیائیم به جوانانمان فرهنگ ورزش بیاموزیم نه فقط زدن توپ را.